دختر که باشی دلت زود میگیره از عالم،

آدم،

وقتی یه حرف درشت بشنوی،

وقتی دورویی ببینی ،

وقتی دروغ بشنوی،

وقتی خر فرض بشی...

دختر که باشی

قلبت زود میشکنه از بودنایی که بوی بودن نمیدن ،

از آدمایی که بوی آدمیت نمیدن ، 

از دست هایی که بوی امنیت نمیدن...

دختر که باشی

دلت تنگ میشه واسه

خاطرات دوردستی که ته ذهنت شنا می کنن

و نا خود آگاه غرقشون میشی ،

و هیچ کس حال اونموقعت رو نمی فهمه

مگه این که دنیای دخترونه رو حس کرده باشه...

دختر که باشی

زود بغض می کنی ،

بغضی که خفت میکنه ،

وقتی نتونی ،

نذارن،

که بیرون بریزی حرفایی که تو دلت سنگینی میکنه...

دختر که باشی

زود پیر میشی،

از بعضی آدما،

بعضی اتفاقا ،

بعضی دردا،

بعضی حرفا...

دختر که باشی

اگه یه ذره مهربون باشی

نابودت می کنن...